«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
همیشه سعی میکرد منطقی فکر کند و منطقی تصمیم بگیرد. خیلی به خودش فشار میآورد که احساسات را در محاسبات منطقی و تصمیماتش دخیل نکند تا به یک نتیجهی مطلوب برسد. اما نتیجههای منطقیاش اغلب بهشکلی غیرمنطقی با آنچه اتفاق میافتاد جور درنمیآمد. بعد انگار درونش چیزی سخت ضربه میخورد. چیزی که توضیح منطقی برایش نداشت. به نظرش میرسید در منطقش چیزی کم است، چیزی که نمیدانست چیست.
_________________________________________________________________________
پینوشت: ممکن است واژهها خیلی منطقی بهکار نرفته باشند.
درباره این سایت